درد هـایم ،آسمـانی گشتـه است
بَه دل من، بی کرانی گشته است
۲۱ نظر
۲۹ تیر ۹۲ ، ۱۵:۱۳
پنج شنبه های قبرستـان
همان
تجمع مردگانِ ،
روی زمین و زیر زمین ... !
" نمرود " نیستم
اما ، شده ای مثل "مگس" در دماغم
ترسـم ، نمرود گونه جانم را هم بگیـری ... !
اگر از عشق بپرسی ، که دیوانه کجاست !
گوید هرکس، که به دنبال من است دیوانه ست ...
-
خسته از جور زمانم، تو خودت می دانی ...
دلبـر مــن نگـرانـــم ،تو خودت می دانی ...
-
حـرف مفـت کشی کـرده ای ؛
ندانستـی ،
مفت ، حرف هایت مرا کشت ...!
-