"هوایم" نه !

"زمینت" را داشته باش

دلم زیر پا افتاده ...

عمــری ،

انتـظار کربلای حسیـن (ع) میکشـم

قربـة الـی الله ...

ای کـاش ؛

جای "بدرک" روی زبانت

"درک" روی مغـزت بـود ...

روی لـوح دل مـن نام حسیـن درج کنیـد

بخدا نام حسیـن رافـع رنج و محـن است ...

دوستان به نوبت

میروند و می آیند ؛

من را "شما" ببرید

"مــادر" از اخلاق "جوانـش" می نالید ؛

بیچاره نمیدانست

ناله ها "جوانـش" پای اخلاق کسی زد ...

+کام تلخی ، پرشده از لطافت شیرین ...

دلت عجیب " لَنگ " میزند

هر " لُنگی " را دیدی

برای حمام نیست ...!

+با "قلمی" چشمانت را کور میکنم،دشمنم ...

+نگارخانه بروز رسانی شد.

نوشته هایم حراج

نخـرید ، بخـوانید

شـاید بساطمـان

جمـع شد ...

+ گاهی بهترین دلیل ، همان نداشتن دلیل است.

دریا نبود !

از بی حجابی

موج میزد ... !

اینبار "دلم" هوایی شد

برای

هوایـی که "دم" دارد ...